كَذَّبَتْ ثَمُودُ ماض وفاعله بِطَغْواها متعلقان بالفعل والجملة مستأنفة يتيمى از خويشاوندان را 15
مؤلف: در الدر المنثور هم اين معنا به چند طريق از على عليه السلام و انس و ابى امامه و ديگران از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده

شرح وتفسير سورة البلد surah Al

معطوفة على ما قبلها أيضا.

فصل: سورة البلد:
ولى بعضى گفته اند: نمى خواهد بفرمايد انسان نامبرده راه دشوار انفاق را نمى رود، بلكه نفرين بر او است، كه مى گفت : مال بسيارى را از دست دادم
القرآن الكريم/سورة البلد
عرضه داشت : مگر اين دو يكى نيستند؟ فرمود: نه، عتق رقبه اين است كه انسان همه بهاى آن را خودش به تنهايى بپردازد، و فك رقبه اين است كه ديگرى را در پرداختن بهايش كمك كند
القرآن الكريم/سورة البلد
سپس مى گويد: قريش احترام مكه را رعايت مى كردند، ولى حرمت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم را پاس نمى داشتند، و بدين جهت بود كه خداى تعالى فرمود: لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد ، و منظورش اين است كه مردم اين شهر تو را در اين شهر بى حرمت كردند، رسالتت را تكذيب نموده دشنامت گفتند، با اينكه اگر كسى پدرشان را مى كشت آن قاتل را تعقيب و دستگير نمى كردند، قاتلان شاخه اى از درخت حرم را به گردن مى انداختند و از خطر انتقام ايمن مى شدند، و ليكن رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را كه حرمت مكه به طفيل وجود او بود ، بى احترامى مى كردند آن هم به نحوى كه با هيچ كس آنطور بى حرمتى روا نمى داشتند، و لذا خداى تعالى اين رفتار را بر آنان خرده گرفت و معناى آيه اين است كه : انسان مورد بحث به هيچ عقبه اى قدم ننهاد، نه بنده اى آزاد كرد، و نه در روز قحطى طعامى داد، نه به يتيمى خويشاوند، و نه به مسكينى خاك نشين
بعضى مراد از والد را رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و مراد از ماولد را امت او دانسته اند، به اين دليل كه آن جناب به منزله پدر امت است، ولى همه اين وجوه از نظر لفظ و سياق، وجوه بعيدى است أَوْ حرف عطف إِطْعامٌ معطوف على فك فِي يَوْمٍ متعلقان بما قبلهما ذِي صفة يوم مَسْغَبَةٍ مضاف إليه

شرح وتفسير سورة البلد surah Al

حارث گفت اى واى از روزى كه بدين محمد در آمدم همه اموالم در كفارات و انفاقات از بين رفت.

8
تفسیر المیزان
قال أبو حيّان: والعقبةُ استعارةٌ للعمل الشاق على النفس، من حيث بذل المال، تشبيهاً لها بعقبة الجبل وهو ما صعب منه وقت الصعود، فإنه يلحقه مشقة في سلوكها، ومعنى اقتحمها دخلها بسرعة وشدة، وهو مثلٌ ضربه الله لمجاهدة النفس، والهوى، والشيطان، حتى ينال رضى الرحمن {وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ} أي وما أعلمك ما اقتحام العقبة ؟ وفيه تعظيم لشأنها وتهويل
شرح وتفسير سورة البلد surah Al
او اطعام فى يوم ذى مسغبه يتيما ذا مقربه او مسكينا ذا متربه كلمه مسغبه به معناى گرسنگى و قحطى است، و كلمه مقربه به معناى قرابت نسبى است، و كلمه متربه از ماده تراب خاك گرفته شده و معنايش خاك نشينى از شدت فقر است
فصل: سورة البلد:
لَقَدْ اللام واقعة في جواب القسم وقد حرف تحقيق خَلَقْنَا ماض وفاعله الْإِنْسانَ مفعول به فِي كَبَدٍ متعلقان بمحذوف حال والجملة جواب القسم لا محل لها
وَأَنْتَ حِلٌّ الواو اعتراضية ومبتدأ وخبره والجملة معترضة لا محل لها بِهذَا متعلقان بما قبلهما الْبَلَدِ بدل من اسم الإشارة فَكُّ خبر لمبتدأ محذوف رَقَبَةٍ مضاف إليه
و معناى دو آيه اين است كه هر چند قسم لازم ندارد ولى سوگند مى خورم به اين شهر، شهرى كه تو در آن اقامت دارى، و اين تعبير توجه مى دهد به اينكه مكه به خاطر اقامت آن جناب در آن و تولدش در آن شرافت يافته عَلَيْهِمْ جار ومجرور خبر مقدم نارٌ مبتدأ مؤخر مُؤْصَدَةٌ صفة والجملة مستأنفة

فصل: سورة البلد:

ديگر گفته اند: مراد از والد ، متولد و از ماولد غير متولد است و قائل اين وجه كلمه ما را نافيه گرفته، نه موصوله.

سورة البلد
بيان آيات حقيقتى درباره خلقت انسان كه سوره مباركه بلد بيان مى كند اين سوره بيانگر اين حقيقت است كه خلقت انسان بر اساس رنج و مشقت است، هيچ شانى از شوون حيات را نخواهى ديد كه توام با تلخى ها و رنج ها و خستگى ها نباشد، از آن روزى كه در شكم مادر روح به كالبدش دميده شد، تا روزى كه از اين دنيا رخت بر مى بندد هيچ راحتى و آسايشى كه خالى از تعب و مشقت باشد نمى بيند، و هيچ سعادتى را خالص از شقاوت نمى يابد، تنها خانه آخرت است كه راحتى اش آميخته با تعب نيست
فصل: سورة البلد:
و در تفسير قمى در ذيل آيه يقول اهلكت مالا لبدا گفته : كلمه لبد به معناى مجتمع است
شرح وتفسير سورة البلد surah Al
و تفسير كردن عقبه به فك رقبه و اطعام در روز قحطى جنبه مثال دارد، نه اينكه عقبه تنها اين دو باشد، بلكه اين دو به خاطر اهميتى كه دارد اختصاص به ذكر يافته، همچنان كه ذكر فك رقبه قبل از آن ديگرى، باز به خاطر مهم تر بودن آن بوده، چون خداى تعالى به اين عمل خير عنايت بيشترى دارد